لازم ترین دانش بر تو آن است که از عمل بدان پرسیده می شوی . [امام علی علیه السلام]
خلوت روزهای من
خیلی خجالت کشیدم. خیلی.
چهارشنبه 85 اسفند 2 , ساعت 4:39 عصر  

بسم الله الرحمن الرحیم

خیلی خجالت کشیدم. خیلی.

دیروز صبح ساعت یک ربع به 9 بود که رفتم در مغازه خرازی که یک کم پارچه پولیش تهیه کنم تا باهاش یک خرس عروسکی برای نوه زن داداشم بدوزم. صاحب مغازه که خونه اش بغل مغازه اش بود هنوز نیامده بود. بالای در مغازه اش زده بود ساعت 9 صبح باز می کنه. البته فقط من منتظر اومدن آقا رضا فروشنده مغازه نبودم. به جز من دو تا خانم که از ارامنه بودند و  اتفاقا مادر و دختر هم بودن اونجا ایستاده بودن و یک خانم مسنی هم بودن. همانطوری که اونجا منتظر ایستاده بودم , اون خانم مسن شروع کرد به صحبت و یک کم غرغر کرد که چرا این آقا رضا هنوز نیامده و بعد ساعت پرسید. خانم ارمنی پاسخ داد سه دقیه به 9. بعد اون خانم مسن رو کرد به خانم ارمنی و گفت من زنگ خانه اشان را می زنم شما اگر اومد بیرون بگو یکی زنگ زد و رفت. آخه من را دعوا می کنه.      خانم ارمنی یک مقدار جا خورد و گفت: من دروغ نمی گویم. خیلی خجالت کشیدم. یک مدت بعد اومد به من گفت من زنگ می زنم شما بگو من بودم و نگو من زنگ زدم. گفتم من دروغ نمی گویم . فوقش یک مقدار منتظر می ایستیم. حالا ساعت چند بود؟ نه و پنج دقیقه. یک کم بعد یک خانم دیگه اومد و اون خانم مسن رفت سراغ اون خانم و همین ماجرا بود. بنده خدا اولش می خواست گوش به حرفش بکنه اما بعد پشیمان شد. عجب خیلی خجالت کشیدم. ادعای مسلمانی می کنیم و بعد هم دروغ..... وای بر این همه دورویی.

تازه وقتی آقا رضا اومد و در مغازه را باز کرد نوبت را هم رعایت نکرد و جلوتر از اون خانمهای ارامنه که نوبتشان بود داخل شد و بدو بدو خرید کرد.  کلی هم پز داد که مثلا توی آلمان که مرتب رفت و آمد می کنم فلان جنس اینطور و اونطور. خلاصه کلام...

یک کم حداقل خجالت بکشیم و این همه دروغ نگوییم. آخه مثلا مسلمانیم با این همه ادعا...


نوشته شده توسط یک مامان | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

خلوت روزهای من

یک مامان
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 10 بازدید
بازدید دیروز: 13 بازدید
بازدید کل: 70003 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
نوشته های پیشین

1385
1386
1389
مطالب گذشته
لوگوی وبلاگ من

خلوت روزهای من
لینک دوستان من

عاشق آسمونی
upturn یعنی تغییر مطلوب
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
جاده های مه آلود
هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
گل باغ آشنایی
MATIN 3DA
****شهرستان بجنورد****
آقاشیر
برترین لحظه ها
سفیر دوستی
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تنهایی......!!!!!!
سکوتی پرازصدا
.: شهر عشق :.
پیامنمای جامع
بوی سیب
قصه بچه بسیجی
پاتوق دوستان
داریوش آریا
منطقه آزاد
محمدمبین احسانی نیا
یادداشتهای فانوس
*bad boy*
برادران شهید هاشمی
پاک دیده
شهریار کوچه ها
ترخون
عشق الهی: نگاه به دین با عینک عشق و عاشقی
تکبیر
شکیبا
ماه تمام من
.:شاه تورنیوز:.
اداره منابع طبیعی وآبخیزداری شهرستان مانه وسملقان
قتلیش
* روان شناسی ** ** psycology *
دوستانه
« « عاشقی » »
allah is my lord
یک عاشقانه ی ساده برای من......
به رنگ آبی
فرهنگی
خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا
بهار عشق
دل شکسته
زندگی سبز
تجربه های مربی کوچک
رویایی زندگی کردن...
تینا
♥ღردپای عشق♥ღ
مقاله های تربیتی
آسمان همیشه ابری نیست...
سکوت عاری از صداست.
فقط خدا
گل یا پوچ ؟
vagte raftan
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
شورای شهراندیشه
تب عشق
صمیمی با خواهرم
اسمس بارون
در حریم اهل بیت(ع)
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
نافذ
خرسند
تنهایی من
شهید سید محمد شریفی
هوافضا و هواپیما
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
خلوت تنهایی
مادرانه
چرا و چگونه...؟؟؟
در کوچه پس کوچه های دلتنگی
جک
قوطی عطار
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان
پاداش
پند
علی
راه حل
ابلیس
زنی که مثل تو قبری نداشت مریم هم
[عناوین آرشیوشده]